صابر گلعنبری پنج سال پیش در چنین روزی پس از حذف محمد بن نایف به ولایتعدی پدرش رسید و به واقع حاکم عملی عربستان شد. بن سلمان امروز در سالگرد ولایتعهدی خود تور منطقهای قابل تاملی به مصر، اردن و ترکیه را در سایه تحولات ژئواستراتژیک جهانی به راه انداخته است که سفرش به ترکیه از جهات متعدد پراهمیت است. همین تور و الزامات آن که تا چند ماه پیش قبل از جنگ اوکراین تقریبا ناممکن بود، گویای بالا گرفتن دوباره ستاره بخت و اقبال شاهزاده بلندپرواز سعودی است. در واقع داستان محمد بن سلمان در پنج سال ولایتعهدی، نه تنها حکایتگر عربستانی دیگر و الزامات منطقهای و بینالمللی آن است، بلکه خود روایتگر تحولات سهمگین منطقه و جهان به ویژه در چند ماه اخیر است که بن سلمان را به نوعی در کانون اهتمام بینالمللی قرار داده است. محمد بن سلمان متفاوتترین چهره قدرتمند آل سعود از دوره سوم پادشاهی از حدود یکصد سال پیش بوده و هست. در دو حوزه داخلی و خارجی سنت شکنی کرد و سیاستورزی عربستان را از ریل محافظهکاری خارج ساخت. بن سلمان افکار و برنامههای بلندپروازانهای به ویژه در حوزه اقتصادی در چارچوب چشم انداز 2030 با هدف قرار دادن عربستان تا این سال در میان 15 اقتصاد برتر جهان دارد. در داخل، به موازات تحدید آزادیهای سیاسی و بازداشت بیسابقه پسرعموهایش، آزادیهای اجتماعی "بیسابقهای" به ویژه در دو حوزه زنان و موسیقی عطا کرد و نهاد دین و متولیانش را محدود ساخت و از تاثیرگذاری آن در سیاست و قدرت فرو کاست. بن سلمان بیمحابا در سیاست داخلی و خارجی در جهت نشستن بر کرسی پادشاهی میتازید و پیش میرفت تا این که قتل فجیع جمال خاشقچی در اکتبر 2018 در کنسولگری عربستان اتفاق افتاد که یکباره ستاره بخت و اقبالش رو به محاق گذاشت و آن چهره مصلحی که او میخواست با برنامههای اجتماعی و اقتصادی در اذهان ایجاد کند، رنگ باخت و چهره دیگری از او شکل گرفت. جهان علیه بن سلمان شد و ترکیه کمپینی دیپلماتیک علیه او راه انداخت. وضعیت به گونهای به زیان او شد که حتی دوست نزدیکی چون ترامپ در معذوریت تماس و دیدار با او بود. کشورهای غربی از تماس، دیدار و پذیرش بن سلمان استنکاف میکردند. در این اوضاع حتی برخی ناظران دیگر شانسی برای پادشاهی او نمیدیدند. اما در این شرایط نزدیکی پنهان بن سلمان با اسرائیل و شخص بنیامین نتانیاهو و کوشنر مانع تحرکات بینالمللی برای مجازات او شد. پیروزی جو بایدن و شکست ترامپ دومین واقعه نگران کننده برای بن سلمان پس از ترور خاشقچی بود. نگرانی ولیعهد جوان عربستان معطوف به تهدیدات بایدن چه در زمان تبلیغات انتخاباتی چه در ماههای اول ریاست جمهوریش پس از انتشار گزارش سازمان اطلاعات آمریکا درباره قتل خاشقچی و همچنین سیاست خارومیانهای بایدن و نرمش احتمالی او در قبال تهران بود. بایدن تهدید کرده بود که بن سلمان را مجازات و در روابط آمریکا و عربستان بازنگری میکند. همچنین با کلید زدن مذاکرات با تهران برای احیای برجام، نگرانی اسرائیل و عربستان نسبت به سیاست خاورمیانهای دولت بایدن شدت یافت و ریاض تحت تاثیر الزامات این سیاست، وارد گفتگو با ایران با میانجیگری بغداد شد. اما از چند ماه پیش رفته رفته بخت و اقبالی دیگر به بن سلمان رو کرد. در سطح منطقه، ترکیه تحت تاثیر متغیرهای متعدد داخلی و خارجی، راه آشتی با مثلث امارات، اسرائیل و عربستان را در پیش گرفت و اردوغان که امیدوار بود با خون خاشقچی، بن سلمان را از کرسی حکمرانی پایین بکشد، به ریاض رفت و او را در آغوش گرفت. در سطح جهانی نیز جنگ روسیه علیه اوکراین چنان عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت را در سایه تداوم تحریم نفتی ایران در کانون توجه سیاست بینالملل قرار داده و وزنه آن را سنگین کرده است و محمد بن سلمان خود را در موقعیتی قرار داده که به گفته منابع آمریکایی در چند ماه اخیر چند بار از پاسخ به تماس تلفنی بایدن خودداری کرده است. همچنین بایدن که چشم دیدن بن سلمان را نداشت، تحت تاثیر الزامات این جنگ در جهت افزایش سرسام آور بهای نفت و تبعات مستمر آن بر داخل آمریکا آهنگ سفر به ریاض در ماه آینده را دارد تا شاهزاده جوان سعودی را به افزایش صادرات نفت برای کاهش بهای نفت و همراهی با آمریکا برای فشار بر روسیه مجاب کند. در واقع محمد بن سلمان فعلا مهمترین برنده جنگ اوکراین در سطح جهان است؛ اما در کنار این متغیر جهانی، بن بست شکست گونه مذاکرات احیای برجام و عدم بازگشت رسمی نفت ایران به بازار جهانی در این شرایط تاثیرگذار، متغیر منطقهای دیگری است که راه صعود بن سلمان و قرار گرفتن عربستان در این موقعیت کانونی را هموارتر کرد. ناگفته هم نماند که در اتفاقات پیشگفته، نقش متغیر اسرائیلی و روابط پنهان و نیمه آشکار ریاض و تل آویو را نباید نادیده گرفت که خود حدیث مفصلی میطلبد.
نظرات